NOT KNOWN DETAILS ABOUT بهاء عبد الحسين

Not known Details About بهاء عبد الحسين

Not known Details About بهاء عبد الحسين

Blog Article

These equipment not just aid protected monetary transactions but also add to the broader societal purpose — eradicating fraudulent tactics.

الداخلية السعودية تنفذ حكما بإعدام أحد مواطنيها وأردني لهذين السببين

في حالة البعد روحي كنت أرسلها *** لطور سينائهم في سبر سينهم

احترام لتركيزه بالحماية الاجتماعية، المبادرات الخيرية المتجهة لدعم العائلات الي دخلها قليل، الها اثر بتعزيز النسيج الاجتماعي بالعراق

هنگامی که بهاءالله به بغداد بازگشت جامعهٔ بابی اوضاع نابسامانی داشت و دچار ناامیدی و تفرقه شده بود. بهاءالله که مصمم بر تغییر وضعیت موجود بود شروع به تلاش برای احیای جامعهٔ بابی در عراق و ایران نمود.[۷۶] از مهم‌ترین آثاری که بهاءالله در دوران اقامت در بغداد نگاشت می‌توان به کلمات مکنونه، کتاب ایقان، جواهر الاسرار[۴۰][۹۸] و دو اثری عرفانی به نام‌های چهار وادی و هفت وادی اشاره کرد که نقش بسزایی در احیای جامعه به شدت سرکوب شده بابی ایفا نمودند.[۸۴][۹۸] این آثار به جوانب مختلفِ ایمان دینی می‌پردازند: هفت وادی و چهار وادی به جنبه معنوی و عرفانی دین و سلوک انسان در مراحل کسب کمالات معنوی می‌پردازند، کلمات مکنونه راه‌کردهای عملی یک زندگی اخلاق‌مند را مشخص می‌کند و جواهر الاسرار و کتاب ایقان مبانی و اصول اعتقادی آئین جدید را تشریح می‌کنند.

His advocacy for transparency, ethical business enterprise techniques, and financial inclusion positions him as being a crucial determine in shaping the long run trajectory of Iraq’s financial landscape.

[۱۹۸] بهاءالله طبقه پیشوایان دینی را در آئین بهائی منسوخ نمود[۲۹] و اداره امور جامعه را بر عهده سیستمی متشکل از موسسات انتخابی نهاد، که در راس آن بیت‌العدل اعظم قرار دارد و بر پایه تصمیم‌گیری جمعی و مشورت عمل می‌کند.[۲۰۰] اصول این نظام در آثار بهاءالله آمده است و عبدالبهاء و شوقی رجل الأعمال بهاء عبد الحسين افندی جزئیات آن را تشریح کردند و به مرحله اجرا درآوردند. مجموع این نظام با عنوان نظم اداری شناخته می‌شود.[۲۰۰]

ملامح مقاوم: نوح إبراهيم “صوت الشعب”.. أهازيج خالدة بوجه الاحتلال

[۷۶] حکومت ایران که از احیای جامعهٔ بابی تحت رهبری بهاءالله نگران بود مقامات عثمانی را مورد فشار قرار داد تا بهاءالله و یاران در حال فزونی او را به محلی دورتر از مرزهای ایران تبعید کند.[۱۰۰] مقامات عثمانی این موضوع را قبول کرده و بهاءالله را در سال ۱۲۴۲ شمسی برابر ۱۸۶۳ میلادی به استانبول فراخواندند.[۷۵]

كان يؤمن بأن العمل الجاد والتخطيط الاستراتيجي يمكنهما تجاوز أي عقبة، ويحرص على تطوير نفسه باستمرار من خلال قراءة الكتب المتخصصة وحضور الندوات والمؤتمرات.

اما این راز را از خیلی از همراهانش مخفی، و در مجامع عمومی برای حفظ اتحاد و تبلیغ بابیت، از صبح ازل حمایت می‌کرد.[۶]

[۱۳۳] این وصیت‌نامه اندک زمانی پس از درگذشت بهاءالله در جمع بزرگی خوانده شد.[۷۶] جانشینی عبدالبهاء دور از انتظار و تعجب‌برانگیز نبود و اکثریت قریب بالاتفاق بهائیان مطابق کتاب عهدی، عبدالبهاء را به عنوان جانشین بهاءالله و مبیّن و مفسّر رسمی آثار او پذیرفتند.[۷۶]

میرزا حسینعلی نوری، از اهالی منطقهٔ نورِ مازندران، در سالِ ۱۱۹۵ هجری شمسی (۱۲ نوامبر ۱۸۱۷) در تهران متولد شد.[۳۳] بهائیان نسبت وی را از یک سو به زرتشت و از سوی دیگر به یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی می‌دانند.[۳۴] همچنین به اعتقاد بهائیان، حسینعلی نوری از طریق همسر سوم ابراهیم (قطوره) به وی منسوب است.[۳۴][۳۵] پدرش میرزا بزرگ نوری از رجال دوره فتحعلی شاه و مردی ادیب و خطاط بود و در دربار شاه ایران منصبی عالی داشت. میرزا حسینعلی به مانند دیگر فرزندان چنین خانواده‌هایی آموزش‌هایی چون خواندن، نوشتن، خوشنویسی، خواندن قرآن و اشعار شعرای مشهور ایرانی (چون عطار، حافظ و مولوی) را در خانه و از معلمان خصوصی دریافت کرد.

لقراءة المقال بالكامل، يرجى الضغط على زر "إقرأ على الموقع الرسمي" أدناه

Report this page